اخبار و مصاحبه
شماره : 34208
۹:۳۶ ۱۳۸۷/۴/۳۱
حکمت متعالیه، حکمتی معطوف به سیاست است

دکتر علیرضا صدرا در نشست «چشم انداز فلسفه سیاسی متعالیه» گفت: در بیرون چیزی به عنوان انسان محض نداریم و بلکه انسان سیاسی داریم. انسان محض، تجرید و انتزاع است و انسان سیاسی، واقعی است. از همین منظر است که می توان گفت واقعیت آن است

 

دکتر علیرضا صدرا در نشست «چشم انداز فلسفه سیاسی متعالیه» گفت: در بیرون چیزی به عنوان انسان محض نداریم و بلکه انسان سیاسی داریم. انسان محض، تجرید و انتزاع است و انسان سیاسی، واقعی است. از همین منظر است که می توان گفت واقعیت آن است که فلسفه، محض و انتزاعی فرعی است و این فلسفه سیاسی است که مربوط به واقعیت زندگی است و اصالت دارد. تنها فیلسوفانی که به فلسفه سیاسی پرداخته اند به حیات علمی خود در طول تاریخ تداوم بخشیده اند.
 عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، که در جمع پژوهشگران پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی سخن می گفت اظهار داشت: حکمت متعالیه حکمتی معطوف به سیاست است. انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی هر دو انقلاب صدرایی و متأثر از حکمت متعالیه است. حتی فقه شیخ مرتضی انصاری نیز متأثر از بینش و روش حکمت متعالیه صدرایی است. نوعاً رهبران انقلاب مشروطیت از نظر فلسفی شارحین عقلی، حکمی و فلسفی صدرایی محسوب می شوند و این جریان تا امام خمینی ادامه دارد.

دکتر صدرا خاطر نشان کرد: حکمت متعالیه صدرایی را می توان گفت حکمت متعالیه سیاسی است که نگاه به سیاست در آن از منظر حکمت صورت می گیرد و وجوه نظری آن برجسته است. اما آنجا که می گوییم حکمت سیاسی متعالیه بیشتر ناظر به مباحث امام خمینی است که نگاه به حکمت از منظر سیاست رخ می دهد و ابعاد عملی در آن برجسته است و از این رو امام خمینی دید راهبردی و دغدغه هدایت امت را دارد. البته، حکمت سیاسی متعالیه نیز متخذ از مباحث فلسفه ملاصدرا است و ریشه در گذشته دارد.
وی درباره چشم انداز، تأکید کرد که چشم انداز، آمیزه ای از دو عنصر شرایط و زمینه ها و مطلوبات و مطالبات و درواقع جمع بین زمینه ها و ظرفیت ها است. وقتی چشم انداز مطرح می-شود بحث اختیار و اقتضائات انسانی مورد توجه واقع می شود. به تعبیری، چشم انداز ظرفیت اسمی یک پدیده است.
دکتر صدرا در تبیین چالش چشم انداز نیز خاطر نشان کرد که چالش، تبیین و تحقق عینی و مجموعه ای از فرصت ها و تهدیدها است که بایستی شناخته شوند. در قدیم گفته می شد خیرات و شرور و بحث ارادی و جبری مطرح می شد. بایستی تا می توانیم تهدیدها و آسیب ها را به فرصت تبدیل کنیم و درواقع، تبدیل شرور به خیرات مطرح است. حتی اگر به صورت کامل نتوانیم شرور و تهدیدها را به خیرات و فرصت تبدیل کنیم حداقل بایستی سعی در کاهش آسیب ها داشت. بحث چالش و چشم انداز در دنیا شناسایی فرصت ها و آسیب ها و تبدیل تهدیدها و آسیب ها به فرصت است.
معاون پژوهشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به طرح این پرسش پرداخت که چرا امروزه بحث درباره حکمت سیاسی متعالیه مطرح و دو مرتبه دین موضوعیت یافته است و نظام معرفتی دچار چه مشکلی شده است که این بحث دوباره مطرح شده است؟ در پاسخ گفت: طرح یک پرسش زمانی است که یک نارسایی ایجاد و کم بود و ناسازواری احساس شود. چنین فضایی موجب طرح پرسش جدید می شود. در چند قرن گذشته بشر از نظر توسعه مادی رشد بسیاری داشته است. اما از آنجا که بشر دو ساتی است و علاوه بر آسایش به آرامش هم نیازمند است در پی مباحث معنوی حرکت می کند. برخی از اندیشمندان مانند اشتروس این وضعیت را در غرب متوجه شدند و به طرح مباحث معنوی متمایل شدند. انسان تنها جسم نیست و از سویی روح محض هم نیست و باید بین ابعاد جسمانی و روحانی انسان تعامل صورت گیرد تا به وضعیت تعادل دست یابیم. امروزه جریاناتی در غرب که در پی معنویت هستند بسیار زیاد است.
وی یادآور شد حکمت صدرایی توسعه و تعالی مادی و معنوی و روح و جسم را با هم جمع می زند و امام خمینی توانسته است آن را در حوزه عمل به کار گیرد.
دکتر صدرا تصریح کرد: چالش عمده ما کارآمدی است و بزرگ-ترین چالش ما این است که این مباحث در داخل تبیین شود. ما نیازمند دکترین هستیم که تئوری ها را به راهبرد تبدیل کند. در ساختارها و راهبردها مشکل داریم اما در بنیادها و تئوری ها مشکل نداریم. بهره وری و اثربخشی ما پایین است. اگرچه پیشینه ایران بسیار درخشان است اما مشکل در کارآمدی است. باید مفاهیم، بازسازی و به روز شود و برای حل مشکلات از آن بهره بگیریم. بازآوری این مکتب و تبدیل آن به اشکال کاربردی می تواند به بحث کارآمدی پاسخ دهد. بدون پایه فلسفی و معرفتی نمی توان ساختاری را شکل داد. حکمت متعالیه می-تواند این امکان را برای ما فراهم سازد و یک نظام فلسفی برای کارهای ما پی بریزد.
در ادامه این نشست حضار به ارائه پرسش و طرح دیدگاه های خود پرداختند.
دکتر صدرا در پاسخ با دیدگاه های ارائه شده حضار یادآور شد امام خمینی حکمت جدیدی تأسیس نکرده است اما بخش عملی حکمت متعالیه را بسط داد. حکمت سیاسی متعالیه امام خمینی ابعاد عملی اش گسترده است و برآیند فلسفه صدرایی است.
وی تأکید کرد پرسش این است که آیا در واقع و عالم بیرونی، انسان داریم یا انسان سیاسی؟ وی یادآور شد در بیرون چیزی به عنوان انسان محض نداریم و بلکه انسان سیاسی واقعیت دارد. انسان محض، تجرید و انتزاع است و انسان سیاسی، واقعی است. از همین منظر است می توان این پرسش را طرح کرد که آیا «فلسفه سیاسی»، اصالت دارد یا «فلسفه» محض اصالت دارد؟ در پاسخ بایستی گفت واقعیت آن است که فلسفه محض اصالت ندارد و ین فلسفه سیاسی است که به زندگی انسان سیاسی می پردازد و مربوط به واقعیت زندگی انسان است و اصالت دارد. تنها فیلسوفانی که به فلسفه سیاسی پرداخته اند به حیات علمی خود در طول تاریخ تداوم بخشیده اند و نه فیلسوفان محض.
گفتنی است این نشست در ادامه سلسله نشست های فلسفه سیاسی متعالیه برگزار شد و در شمار نشست های پیش همایش سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه است.

پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی

31 تیر 1387

©2023 . All Rights Reserved